۱۳۹۳ فروردین ۱۱, دوشنبه

می خواهم بهاری بشوم


....من هم می خواهم بهاری بشوم.....
بهار آمد ولی ما زرد ماندیم
به گوش دل دوصد غمنامه خواندیم
طبیعت رخت خود را باز نو کرد
ولی ما در لباس کهنه ماندیم
الاهی کاش ما هم رخت غم را
به دست پیک شادی می تکاندیم
الاهی کاش ما هم از محبت
نهالی کنج خانه می نشاندیم
چه می شد لحظه ای مرغ طرب را
به خلوتگاه دلها می کشاندیم
چه می شد قطره ای از جام شادی
به کام تشنه لبها می فشاندیم
سخن کوتاه وافی شکوه کافی ست
بگوآمد بهار و نغمه خواندیم
علیرضا پوربزرگ (وافی)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر