۱۳۹۳ فروردین ۱۲, سه‌شنبه

صبر ایوب


با این جفا که در دل دل جا نمی شود
ایوب هم صبورتر از ما نمی شود
تمکین نموده ایم ولی زین جفا و جور
آرامشی به خانه مهیا نمی شود
از پا فتاده ایم و پناه عصا و چوب
دیگر برای راهروان پا نمی شود
اینجا اگر خطای کسی برملا کنی
منفورتر ز کار تو پیدا نمی شود
حتی اگر برای خدا ربنا کنی
مقبول طبع حاکم اینجا نمی شود
باید که بت پرستی خود را نشان دهی
ورنه پلاک دین به تو اعطا نمی شود
هرشب هزار دست برآید ز آستین
تا بشکنند آنکه به بد تا نمی شود
صد وعده داده اند ولی پوچ و خالی است
حق خواستن به عجز و تمنا نمی شود
امروز هرچه هست بود تیره و سیاه
گو تیره دل شبی ست که فردا نمی شود
اما ورای هرشب تاریک روشنی ست
شب هم حریف صبح مصفا نمی شود
ای شمع ها به جنگ سیاهی علم شوید
بهتر از این به صفحهءهیجا نمی شود
علیرضا پوربزرگ وافی
519Like ·  · Promote · 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر