۱۳۹۳ شهریور ۳۱, دوشنبه

یک اتفاق عجیب


......یک اتفاق عجیب......
می گفت 4هزار لیر به وکیل داده و کیس مسیحیت گرفته است......بعد از مصاحبه اصلی روز شماری می کرد که جواب مثبت بگیرد. بالاخره جواب آمد ولی جواب ردی!!!!
به سراغ وکیلم رفتم.وکیل از من پرسید:
گفتی که غسل تعمید شدی؟
در جواب وکیل : گفتم بله گفتم(ولی نگفتم که 50 لیر هم بابت غسل تعمید دادم و برگه گرفتم.
وکیل": گفتی که دو سال است هم در جلسات یکشنبه ها و هم در جلسات جوانان سه شنبه هاشرکت می کنی؟
در جواب گفتم :آری گفتم
گفتی من دیگر ایمان دار شده ام و وظایف شرعی مسیحیت را انجام می دهم؟
گفتم :آری... وحتی این را هم گفتم که اسمم را عوض کرده و نام مسیح را برگزیده ام.
وکیل پرسید:دیگر چه سوالی از تو کردند؟
گفتم :یک سوال ساده و من هم فورا جوابش را دادم.
وکیل گفت: آن سوال ساده چه بود؟
گفتم: از من نام پیامبر مسیحیت را پرسیدند.
وکیل: شما در جواب چه گفتی>؟
گفتم : این که خیلی ساده بود در جواب مسئول یو-ان گفتم. نام پیامبر دین مسیحیت حضرت موسی ست....
وکیل گفت: به خاطر همین رد شدی.
گفتم یعنی چه خانم وکیل یاللاه 4 هزار لیر مرا پس بده.
وکیل گفت: اول برو نام پیامبرت را یاد بگیر.بعد بیا
حالا منتظرم روز یکشنبه به کلیسا بروم ونام پیامبر مسیحیت را یاد بگیرم...بلکه بتوانم پولم را از وکیل ترک پس یگیرم.....
.......................
این یک اتفاق حقیقی و راستینی بود که من با نقل قول از خود پناهنده در اینجا نوشتم......تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
علیرضا پوربزرگ وافی
12/8/2014 ترکیه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر