۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۱, یکشنبه

جنگ خلیج فارس


.....جنگ خلیج فارس.....

زمانی که عراق به کویت حمله کرد مصادف بود با اعتصاب معلمان در اصفهان و بعد در چند شهر دیگر. در آن وضعیت اجتماعی من شعری نوشتم و به بهانهء نام جنگ خلیج فارس در خیلی از مراسم خواندم و مشکلی پیش نیامد... حالا پرت و پلاهای مسئولین در قبال جامعهء جهانی و وضعیت جسمی میرحسین چنین جو متشنجی را ایجاد کرده که خالی از لطف ندیدم این شعر را باز خوانی کنم. شما هم بخوانید.....
گردبادی به راه می بینم
همه جا را سیاه می بینم
چشمها از غبار نفرت پر
گوشها پر گناه می بینم
در رخ و سینه و دل مردم
حسرت و اشک وآه می بینم
آهوی زخمی محبت را
برلب پرتگاه می بینم
زین برادر نمای دشمن خوی
یوسف جان به چاه می بینم
نی امید رهایی از آن چاه
نی چراغی به راه می بینم
نه بشر را به شر که صد آفت
بر زمین و گیاه می بینم
دوزخی می شود به پا و دگر
زندگی را سیاه مب بینم
نی از آن پس به شه بماند تاج
نه سر کس کلاه می بینم
می شود تیره چهرهء خورشید
هاله ای دور ماه می بینم
ارزش آدم دگر شکند
کشته ها را گواه می بینم
اولین برق جنگ تا بجهد
همه را بی پناه می بینم
وافیا جنگ و صلح و محشر را
همه در یک نگاه می بینم
آذرماه 69 اصفهان.
علیرضا پوربزرگ وافی
توضیح اینکه بعضی ابیاتش را که مربوط به کویت و عراق بود حذف کردم
2Like ·  · Promote · 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر