۱۳۹۳ بهمن ۲۱, سه‌شنبه

نظیره


.......نظیره در شعر فارسی.....
شاید عمر نظیره گوئی به اندازۀ عمر شعر فارسی باشد.البته در ادوار مختلف نحوۀ ارائۀ نظیره با هم متفاوت بوده است.زمانی که دربارپادشاهان شاعرپروری می کردند نظیره گوئی از نوع رقابت براندازی بود.یعنی شاعری به شاعر دیگر نظیره می گفت تا او را از دربار بیرون کند.در میادین جنگ هم شاعران دو شاه درگیر به هم نظیره می گفتند.یعنی شاعر یک شاه مثلآ یک رباعی می ساخت .سربازان آن شعر را به نوک تیر می بستند و به طرف لشکریان شاه مقابل می انداختند.شاعر این طرف هم شعری با همان ردیف و قافیه می ساخت و به طرف لشکر مقابل می انداخت.گاهی یکی از شاعران هدیۀ بلندبالائی هم دریافت می کرد.
به مرور زمان با توجه به بی رونقی کار شاعران در دربارها نظیره گوئی مقداری تلطیف و اگر هم برای رویاروئی دو شاعر انجام می شد دیگر جایزه و پاداشی در پی نداشت و صرفا برای رقابت یا حتی حسادت گفته می شد.این انگیزه تا همین امروز ادامه دارد و گاهی بعضی از شاعران که غیر از خودشان هیچ احدی را قبول ندارند برای اعلام قدرت شعری (به زعم خودشان) نظیره ای بهتر از شعر اوبه شعرمقبول شاعردیگر می گفتند و می گویند.
نوعی از نظیره که هنوز هم جریان دارد نظیره گوئی برای اشعار شاعران نسلهای قبلی است (شاعران متوفی).به این صورت یک شاعر در قید حیات اقدام به ساختن نظیره ای از یک شاعراز نسلهای قبل می کند.که این روش در اشعارشاعران بزرگی چون فردوسی- مولوی-انوری -عراقی- سعدی-حافظ و....کاملا مشهود است.
در بین شعرای متآخر هم می توان به اشعار ملک الشعرای بهار-رهی معیری-شهریار و...اشاره کرد که اقدام به نظیره گوئی ازاشعار شاعران بزرگ کرده اند.گاهی بعضی از شعرا از مرز نظیره گوئی فراتر رفته و شروع به نوشتن اشعار مشابه ازشاعران بزرگ خصوصا فردوسی و حافظ کرده اند که باید اسم این حرکت را از نظیره به تقلید و مشابه نویسی تغییر داد.برای نمونه به اشعار سالهای اخیر استاد شهریار اشاره می کنم که شروع به نوشتن نظیره برای کل دیوان حافظ نمود.و به بیشتر اشعار حافظ نظیره گفت...البته من بارها در این مورد با استاد شهریارصحبت وحتی بحث کردم. حتی به ایشان گفتم که زبان شعری شما با زبان حافظ همخوانی ندارد.در نهایت استاد شهریار این جمله را(حدود سال1360) فرمودند:
(من 15 سال پیش به سعدی رسیده ام.الان تمام تلاشم این است که به حافظ برسم).
من دیگر حرفی نزدم و استاد شهریار تا آخرین روزهای عمر خود به نظیره نویسی اشعار حافظ پرداخت.و البته گاهی غزلهای نابی هم ساخت.ولی هرچه باشد نظیره نوعی رقابت است و رقابت یعنی جنگ..منتها با ابزار شعر..و در جنگ رویاروی باید سلاحی مشابه و حتی بهتر از حریف داشته باشی......
لطیف ترین و زیباترین نوع نظیره گوئی زمانی ست که شما شعری را بپسندید و آن شعر طبعتان را به غلیان درآورد شما بدون احساس رقابت شعری بنویسید.(ملک الشعرا به شهریار می گفت هر وقت طبعم بخشکد غزلی از تو می خوانم باز شعر می نویسم).
البته در این حرکت هم امکان شکست بیش از پیروزی است ولی وقتی مبنا رقابت نباشد اشکالی در کار نیست.
از مهمترین نمونه های رقابت در نظیره گوئی می توان به انبوهی از اشعار حافظ اشاره کرد.حافظ با علم به اینکه در شعر اگر شاعری نظیره ای بهتر از شاعر قبلی ارائه بدهد صاحب مضمون آن شعر خواهد بود به همین دلیل به نظیره گوئی به اشعار عراقی و....پرداخت.گاهی هم از مصرع و یا بیت شاعر سلف در اشعارش گنجانید:
بود آیا که در میکده ها بگشایند.....گره از کار فروبستۀ ما بگشایند...
این یارگیری حافظ از اشعار دیگران تا بدانجا رسید که اکنون در دیوان حافظ بیش از 180 بیت از شاعران دیگر آورده شده است.
....و اما نظیره در شعر فارسی 3 حالت دارد
1-شاعر دوم با وزن و قافیه و ردیف شاعر اول شعری می گوید.
2- شاعر دوم فقط با ردیف یا قافیه یا حتی فقط با وزن شعر شاعر اول شعری می گوید.
3- شاعر دوم با استفاده از الهام یا مضمون دریافتی شاعر اول و بدون در نظر گرفتن وزن- قافیه- ردیف شعری بگوید.
البته گاهی شاعر دوم شعری بر ضد شعر شاعر اول می نویسد که این امر هم در ردیف نظیره قرار دارد.موضوع طرح انجمن ها هم بر پایۀ نظیره استوار است...
در تاریخ ادبیات و شعر ایران نظیره های خوب و بد زیادی گفته شده است.تنها شعری که در بین متآخرین حریفی برای نظیره گوئی نداشت این غزل فرخی یزدی ست..
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم.....ماه اگر حلقه به درکوفت جوابش کردم...
هرکس به این شعر نظیره گفت به ناتوانی خود در مقابل این شعر پی برد.تا امروز از صدها نظیرۀ پیدا و پنهان برای این غزل فقط شعر یک شاعر افغانی قابل قبول حساب شده است(متاسفانه اسمش یادم نیست و منبعی در اختیار ندارم).
بیشترین نظیره برای شاهنامه (در طول قرنها) و برای (حیدربابایه سلام) استاد شهریار نوشته شده است.اگر بر مبنای زمان حساب بکنیم نظیره های نوشته شده برای حیدربابا در 50 سال اخیر به مراتب بیشتر ازنظیره هائی ست که در طی اعصار و قرون به شاهنامه نوشته شده است. در ترکیه بیش از 200 عنوان-در آذربایجان(باکو) بیش از 300 عنوان -در ایران بیش از 500 عنوان ..و در مناطق ترک زبان جهان چندین و چند عنوان نظیره گوئی شده است(حتی خود من هم کتاب عینالی جان سلام را البته با مقدمۀ خود استاد شهریار در آلمان و اخیرآ در ترکیه به چاپ رسانده ام).و در مقام انصاف می گویم که هیچکدام حیدربابای شهریار نمی شود.و باید بپذیریم که نظیره عموما کم روح تر از شعر اصلی می شود....والسلام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر