۱۳۹۷ مهر ۴, چهارشنبه


سفرنامه ی قونیه
.....
 زحمات مسئولین قونیه وتلویزیون ت.ر.ت / وهنرمندان اجرا کننده قابل تقدیر بود.
به نظر من همگی سنگ تمام گذاشتند.همایون شجریان هم در کل اجرا صدایش رابه اصطلاح ندزدید. هرچند گاهی صدایش فالش شد.
مشکل اصلی از نظر من اجرای مداوم موسیقی کلاسیک وخواندن اشعار غریب بود که مورد پسند تماشاگران نبود.
سرپرست گروه اعلام کرد که در اصل هدف نهائی آنها ضبط قطعاتی ست که برای اولین بار اجرا می کنند و از حاضرین درخواست کرد که برنامه را ضبط و منتشر نکنند.در ادامه خود همایون شجریان هم به وجود دوربین متفرقه اعتراض کرد و به همین دلیل وقفه ای در ادامۀ برنامه پیش آمد.
وقتی بعد از 1 ساعت و نیم کار ضبط برنامه شان تمام شد بدون توجه به خواستۀ حاضرین پایان برنامه را اعلام کردند و هنرمندان برای خداحافظی در مقابل حضار قرار گرفتند که با اعتراض و اعلام نارضایتی علنی تماشاگران روبرو شدند. تا جائی  که  حضرات هنرمند مجبور شدند که  اجرایی هم برای تماشاگران داشته باشند و تصنیف.. مردان خدا... را اجرا کردند که تماشاگران را تا اندازه ای آرام و راضی نمود.
در هر صورت مردم و تماشاگرانی که برای شرکت در کنسرت آمده بودند متوجه شدند که این گروه برای ضبط برنامه و شاید برای انجام قراداد خود با خانم چلبی نوادۀ مولانا که اسپانسر برنامه بودآمده بودند و اهمیتی به حاضرین که بیش از 2500 نفر در سالن 2000 نفری بودند و خیلی ها سرپا ایستاده بودند نداشتند.و اگر کارشان را تمام و کمال انجام دادند معلوم شد برای ضبط برنامه بود .
در هر صورت این تجمع زیبائی هائی هم داشت .زیباترین سکانس این کنسرت را مسئولین قونیه اجرا کردند.چرا که آنها به جای تقدیر از استاد پورناظری و فرزندان. .از مادر این فرزندان تقدیر و لوح تقدیر را به نام مادر این فرزندان هنرمند که هردو تکنوازی مقبولی داشتند اهدا کردند.
در مورد همایون شجریان هم ابتدا لوح تقدیری به نام پدرهمایون (استاد محمد رضا شجریان) با عنوان روز تولد استاد اهدا و سپس از خود همایون تقدیر کردند..
دلگیر کننده ترین لحظات این برنامه زمانی بود که مشخص شد که خود استاد شجریان تشریف نیاورده وهنرمندان پس از اجرای برنامۀ سفارشی خود به پستو رفتند وعملا اهمیتی به حاضرین مشتاق ندادند.مشتاقانی که با هزینه ی سنگین به این مراسم آمده بودند ..
قبل از کنسرت و در مسیر به طور اتفاقی در مقابل یک آژانس مسافرتی با یک ایرانی مواجه شدم و به عنوان کمک برای او و ترجمۀ خواسته اش وارد آژانس شدیم و او بلیط برگشتی به مبلغ 1900 لیر خرید..یعنی به غیر از وقتی که صرف کرده  و هزینه ای که برای آمدن وپول هتل پرداخته و فقط برای برگشت مبلغی نزدیک به 6 میلیون پرداخت کرده بود. در صف ورود به سالن هم با فردی آشنا شدم که به خاطر پیدانکردن هتلی با قیمت مناسب هتلی را با مبلغ شبی 420 لیر گرفته بود.تعدادی از پناهنده ها و آوارگان وطن هم به سختی هزینه ی مسافرت را تامین وبه صورت مجار و غیر مجاز و با مرخصی و بدون مرخصی (ایذین یا اذن یا مجوز سفر) به این برنامه آمده بودند که با دلخوری و گلایه از نحوه ی برخورد هنرمندان با ناراحتی سالن را ترک کردند.
ایکاش هنرمندان ما بدانند که ارزش کارشان فقط دراحترام به مستمعین است وباید احترام طرفدارانشان را حفظ می کردند و به احترام زمانی که مردم برای رسیدن به کنسرت صرف کرده بودند آنها هم دقایقی را برای دوستدارانشان می گذاشتند.
من چند سال پیش در کنسرت استاد شجریان در قونیه بودم که استاد  بعد از اجرای برنامه شان زمان زیادی رابرای همراهی با دوستدارانش گذاشتند وشاید بهترین ارمغان مشتاقان و افرادی که برای کنسرت آن بزرگوارآمده بودند همان عکسی بود که با استاد محمدرضا شجریان گرفتند.
در خاتمه اگر در این سفر زیارت حضرت مولانا دلمان را جلا نمی داد بدون تعارف می گفتم که سفر بیهوده ای داشتیم (هرچند از بداقبالی ما تربت حضرت مولانا هم در همان ایام که مهمانان زیادی از کشورهای مختلف آمده بودند تحت تعمیر بود)و مسلما هیچیک از شرکت کنندگان در این کنسرت دوست نداشتند که سیاهی لشکر هنرمندانی باشند که صرفا برای ضبط برنامۀ تلویزیونی یا انجام قرادادشان آمده بودند و اصلا به خواسته های تماشاگران و شرکت کنندگان در برنامه ای به نام کنسرت موسیقی حاضر شده بودند توجهی نکردند.این حضرات باید بدانند که بدون تماشاگر و مستمع حتی اگر نگیسا یا رودکی هم باشند هیچ اند.چرا که دیوار و سالن خالی فاقد هرگونه حس ارتباطی ست.
علیرضا پوربزرگ وافی
20 /09/ 2018قونیه
.

    ونزوئلا - ایران
    کدامیک قهرمان جهان می شود
    ؟؟؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر