۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعه

جاسوس.....شاخ درآوردم


.
.....شاخ درآوردم...
...
امروز در زیز عکسها ی هنری صفحه ام ردپای یک جاسوس و آدم فروش را دیدم..این نامرد به نام...یحیی آذرنوش... در کرمانشاه برای من خانه ای اجاره کرد..و چون با صاحبخانه در ارتباط بود..هر روز به بهانۀ دیدار صاحبخانه می آمد و دقایقی بعد درب خانۀ مرا می زد و با خانواده اش به منزل ما می آمدند و شام می خوردند...
روزی که من دستگیر شدم او با یک نفر دیگر به نام ..جهانبخش امیری... به منزل ما رفتند و از خانمم خواستند هرچه مدرک و کتاب و نوار در منزل دارم به آنها بدهد..همسر من هم به خیال اینکه این کثافتها دوستان ما هستند همه را در اختیار آنها گذاشته بود و آنها همه را به وزارت اطلاعات داده بودند...
در بازجوئی ها هم گاهی از من سؤالاتی می شد که حاصل بوی صحبتهای خصوصی و در منزل من با این پلید بود...
..
او را بشناسید...اسمش......یحیی آذرنوش...است
این هم عکس پروفایلش
علیرضا پوربزرگ وافی
2016/4/8

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر