روز جهانی حقوق بشر...
....
خطاب به افرادی که ایران را مرکز ظلم و فساد کرده اند
2015/12/10
.......
تو کیستی که بلای دیار من شده ای
بلا به وسعت نابودی وطن شده ای
نه ابتدای تو روشن نه آخرت معلوم
به دست مبهم ابلیس اهل فن شده ای
نه حس دین ز تو زاید نه احترام وطن
تو کیستی که هیولای انجمن شده ای
فقط خرابی و خسران فقط اسارت روح
به امن و عیش خلایق تو راهزن شده ای
سفیر غارت و میر فساد و آمر قتل
به نام دین تو هیولای دین شکن شده ای
ز شصت و هفت کشیدی خطی به کهریزک
تو سیل خونی و در حال ریختن شده ای
به دست ناقص تو نخبگان هلاک شدند
به هر که فکر خوشی داشت اهرمن شده ای
شدی امام سیاهی شدی رسول فساد
به دست و پای حقیقت کهن رسن شده ای
نه در تو رحم و مروت نه دین نه اندیشه
هزار مرتبه چنگیز عصر من شده ای
سزای مرد خوش اندیشه مرگ و زندان است
به قهر و زور بلا خیز هر چه زن شده ای
تو اژدهایی و آتش بریزد از دهنت
نه یک دهن که در این عرصه صد دهن شده ای
فراری اند جوانان کشور از ستم ات
دلیل در بدری های دایما شده ای
دهن که باز کنی بر سخن بلا خیزد
تو آفت ابدی بر گل سخن شده ای
ترا شناختم ای بدترین پدیدهء قرن
تو قرنهاست که هم کیش اهرمن شده ای
زمان زمانهء پرواز رو به فرداهاست
تو در گذشتهء تاریک خود کفن شده ای
برو ز کشورایران پاک من بیرون
که کهنه دشمن ایران خوب من شده ای
....
خطاب به افرادی که ایران را مرکز ظلم و فساد کرده اند
2015/12/10
.......
تو کیستی که بلای دیار من شده ای
بلا به وسعت نابودی وطن شده ای
نه ابتدای تو روشن نه آخرت معلوم
به دست مبهم ابلیس اهل فن شده ای
نه حس دین ز تو زاید نه احترام وطن
تو کیستی که هیولای انجمن شده ای
فقط خرابی و خسران فقط اسارت روح
به امن و عیش خلایق تو راهزن شده ای
سفیر غارت و میر فساد و آمر قتل
به نام دین تو هیولای دین شکن شده ای
ز شصت و هفت کشیدی خطی به کهریزک
تو سیل خونی و در حال ریختن شده ای
به دست ناقص تو نخبگان هلاک شدند
به هر که فکر خوشی داشت اهرمن شده ای
شدی امام سیاهی شدی رسول فساد
به دست و پای حقیقت کهن رسن شده ای
نه در تو رحم و مروت نه دین نه اندیشه
هزار مرتبه چنگیز عصر من شده ای
سزای مرد خوش اندیشه مرگ و زندان است
به قهر و زور بلا خیز هر چه زن شده ای
تو اژدهایی و آتش بریزد از دهنت
نه یک دهن که در این عرصه صد دهن شده ای
فراری اند جوانان کشور از ستم ات
دلیل در بدری های دایما شده ای
دهن که باز کنی بر سخن بلا خیزد
تو آفت ابدی بر گل سخن شده ای
ترا شناختم ای بدترین پدیدهء قرن
تو قرنهاست که هم کیش اهرمن شده ای
زمان زمانهء پرواز رو به فرداهاست
تو در گذشتهء تاریک خود کفن شده ای
برو ز کشورایران پاک من بیرون
که کهنه دشمن ایران خوب من شده ای
با احترام به ایران و ایرانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر