۱۳۹۵ دی ۴, شنبه

تاریخ تکرار می شود

تاریخ تکرار می شود
...
کسروی می گوید:وقتی که ارتش روس آزادیخواهان آذربایجان را به دار می آویختند عده ای از مردم تبریز در روز عاشورا قمه به دست (شاخسه ی- واخسه ی... یعنی شاه حسین-واحسین) می گفتند و با قمه به سر خود می زدند...در صورتی که با این جمعیت و همین قمه ها می توانستند ارتش روس را از کشور بیرون کنند.
حالا این وضعیت به گونه ی جدید در تبریز و حتی تهران تکرار می شود..یعنی انبوهی از مردم تبریز به استادیوم می روند و تراختور تراختور می کنند ..ولی حاضر نیستند در دفاع از حقوق قانونی مرتضی مراد پور که در اصل جرمش درخواست آزادی تدریس زبان مادری(ترکی) ست ..تجمعی بکنند و حکومت را وادار کنند که به درخواست مرتضی مرادپور که در چهارچوبه ی قانون اساسی ایران است رسیدگی بکنند.
البته این مورد برای پایتخت نشین ها هم مصداق دارد چرا که صدهزار نفر به استادیوم می روند و به نفع پرسپولیس و استقلال شعار می دهند و حاضر نیستند برای دفاع از آرش صادقی تجمع بکنند و از حکومت بخواهند که به خواسته های او وحتی مرادپور و دیگران در چهارچوب قانونی که خودشان نوشته و تصویب کرده اند رسیدگی شود.
من در اینجا در مقام یک انسان سخن می گویم و به هیچ گروه و اندیشه ی خاصی وابسته نیستم..من ایران را دوست دارم وآرزو می کنم وطنم ایران در همیشه ی تاریخ سربلند باشد..من با شعارهای تفرقه افکنانه ی قومی و زبانی(که آنرا یکی از ترفندهای پنهان حکومت می دانم) شدیدا مخالفم و همان قدر که با شنیدن شعار خلیج عربی به جای خلیج فارس زجر می کشم..که با شنیدن شعارهای ضد ترک بعضی از پایتخت نشین ها ...و دستهای پنهانی را می بینم که می خواهند این اختلافات قومی و زبانی را دامن بزنند..تا قدمی به خوشایند امریکا و انگلیس و اسرائیل که اندیشه ی تجزیه ی خاورمیانه را در سرمی پرورانند..بردارند.
ایرانیان وطن پرست:موضوع هول دادن معترضین به سمت ضدیت با حکومت و حتی دین و وطن یک ترفند پنهانی حکومت است که از اوایل سال 58 در ایران به کار گرفته شده و تا امروز کاربرد داشته است..اوج این حرکت پنهان زمانی بود که تعدادی از نوجوانان و جوانان و مردم عادی را که می توانستند در خدمت ایران و ایرانی باشند از بدنه ی جامعه جدا کرده و باعث به وجود آمدن تشکیلات کثیف سازمان مجاهدین خلق بشوند. در صورتی که همین افراد می تونستند با کمی گذشت و ارشاد به جای بستن بمب به خود و کشتن مقامات و ائمه ی جماعات به یکی از قهرمانانی تبدیل بشوند که در میدان جنگ عاشقانه روی مین رفته و معبری برای رزمندگان و مدافعین وطن باز کنند..
اوج ترفند پنهانی ضد ایرانی و ضد انسانی حکومت در سالهای 67 و 88 بود که این رسوائی را به حکومت فعلی به بار آورد..
..
آنچه در منبرها گفته می شود و در کتابها به عنوان ارزشمندترین سند انسانی ثبت شده است..مربوط به حضرت علی ست...وقتی که به علی مجروح کاسه ی شیری آوردند..او کاسه ی شیر را پس زد و از فرزند خود خواست شیر را اول به قاتل او بدهند..این زیباترین تابلوی انسانی دین اسلام است..
آیا این جوانان مخوفتر و قاتلتر از ابن ملجم هستند که حکومت حرمت اسارتشان را نگه نمی داردو به خواسته های قانونی آنها رسیدگی نمی کند؟؟؟
دریغا و دردا ..حاکمان ایران با این کارهای غیر دینی و ضد انسانی خود نه تنها دین مردم را از آنها گرفتند بلکه ایران را به سوی تجزیه وتبدیل آن به سوریه سوق می دهند..(خدا آن روز را نیاورد).
آی انسانها...آی ایرانی ها..این کارهای حکومت ایران نه درچهارچوبه ی دین جای دارد و نه مقبول شرافت انسانی ست...بر شماست که حاکمان مغرور و خواب آلوده از نشئگی قدرت موقتی شان را بیدار و به داد ایران برسید..
درود بر انسانیت....زنده باد آزادی....پاینده باد ایران
علیرضا پوربزرگ وافی
24/12/2016
توضیح اینکه من این مقاله را در شرایطی نوشتم که از عصبانیت نزدیک به سکته بودم..من در مقام یک نویسنده در این شرایط برای ایران عزیزخیلی احساس خطر می کنم...و صد الته انجام وظیفه کردم..


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر