۱۳۹۳ دی ۵, جمعه

به بهانه سالروز تولد رودکی پدر شعر فارسی(خاطرات من و شهریار...6....


..       خاطرات من وشهریار 6

.....به بهانه سالروز تولد رودکی پدر شعر ایران......
.....در سال 1353 در اصفهان بودم. دوستان نزدیک می دانستند من با استاد شهریار مراوده دارم. یکی از دوستان تبریزی به نام نورالله لطفی به سراغ من آمد و از من خواست ترتیبی بدهم که او بتواند استاد شهریار را در سفر به تبریزش ملاقات کند. من از او خواستم که دو جعبه گز اعلا بگیرد تا من هم نامه ای به او بدهم که که استاد شهریار او را بپذیرد. دوستم با تمام وجود پذیرفت و من نامه ای به او دادم. او راهی تبریز شد. در غیاب او تلفنی به استاد شهریار عرض کردم که یکی از دوستانم خدمت شما خواهد رسید....
چند روز بعد نورالله لطفی از سفر تبریز برگشت. ایشان یک جعبه نوکای اعلای تبریز که به نوعی هم خانوادهء گز اصفهان است به من هدیه کرد و پس از آنکه با تمام وجود از من تشکر کرد نامهء جوابیهء استاد شهریار را هم به من داد.این شعر بروزن و قافیهء شعر معروف رودکی ست.خودتان بخوانید...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر